الماس,برلیان
الماس ( Diamond )
نام الماس از کلمه ی یونانی آداماس (Afamas) به معنی تسخیر ناپذیر گرفته شده است و به دلیل سختی فوق العاده این کانی است که به آن ویژگی ( البته ظاهری ) "فنا ناپذیری" می دهند .
سختی مطلق الماس 140 برابر کورندوم است. با این حال سختی الماس در جهات گوناگون کریستالو گرافی و در سطوح مختلف آن متفاوت بوده است و این امر امکان بریدن آن را به وسیله گرد یا پودر الماس و یا با الماس دیگری فراهم می سازد. در هنگام سوار کردن الماس یا نگین برلیان به روی پایه می بایست دقت نمود که دچار تورق نشود ( به دلیل کلیواژکامل آن )، جلای فوق العاده نگین برلیان آن را از نمونه های مصنوعی آن متمایز می سازد.
معمولا الماس در برابر مواد شیمیایی عکس العمل نشان نمی دهد و فقط اسید سولفوریک کروم دار در حرارت 200 در جه سانتی گراد آن را به دی اکسید کربن تبدیل می کند. بعلاوه حرارت زیاد باعث ایجاد اشکال و نقوش مشخصی ( Etching Figures ) بر روی بعضی از صفحات برلیان می شود و بدین جهت بایستی هنگام حرارت دادن دقت کافی به عمل آید . اشعه ایکس از بلور الماس عبور نمی کند و منعکس می شود (بر خلاف شبه برلیان ها ) و از این خاصیت نیز می توان برای تشخیص الماس حقیقی از انواع بدل آن استفاده نمود.
طی 30 سال گذشته پژوهشگران متوجه شدند که بلور های الماس از معادن مختلف دارای طیف جذبی نوری متفاوتی هستند ، همینطور پدیده ی فلورسانس، انتقال جریان الکتریسته و خاصیت کلیواژ در آن ها متفاوت می باشد . به همین دلیل امروزه در جواهر سازی الماس را به انواع Ia , Ib ,IIa , IIB طبقه بندی کرده اند. البته این طبقه بندی در تجارت و تعیین قیمت الماس چندان موثر نیستولی برای جواهر تراش مفید می باشد.
خواص اپتیکی الماس استثنائی است و به دلیل شدت تلألو و پراکندگی نور که در نتیجهی میزان بالای ضریب شکست نور در برلیان به وجود می آید این کانی را از قدیم به عنوان " سلطان نگین های جواهر " معرفی نموده و به شکل نگین تراشیده و نتراشیده در ساخت زیور آلات استفاده می کردند.
نحوه ی یافت الماس ، معادن اولیه و ثانویه بلور های الماس هم در معادن اولیه وهم ثانویه یافت می شوند. تا سال 1871 میلادی بلور های به دست آمده منحصرا از معادن ثانویه و همراه با سنگ های رسوبی استخراج می شدندکه پس از شستن مواد رسوبی همراه ، الماس در ته ظرف باقی می ماند . در این سال الماس به طور کاملا تصادفی همراه با سنگ مادر که بعا به نام کمبرلیت (Kimbrerlite) نامگذاری شد در معادن اولیه آن در آفریقای جنوبی یافت شد.
بلور الماس در عمق نسبتا زیاد زمین ، حدود 80 کیلو متری و یا حتی بیشتر در حرارتی معادن 1100 الی 1300 درجه سانتی گراد و تحت فشار بسیار زیادوزن سنگ های طبقات بالائی به وجود آمده و همراه با نفوذ مخروط هائی از مواد آتشفشانی ( Volcanic Pipes ) به داخل سنگ های پوسته زمین، به دلیل حرکات عمودی کوه زائی یا قاره زائی ( Epirogenetic Movements ) ، به سطح زمین رانده می شود.
تاریخچه ی کشف الماس
الماس در دوران باستان برای بشر شناخته شده بود و ارزش آن نه به دلیل کمیابی و نادر بودن بلکه به دلیل سختی فوق العاده و نیز زیبایی آن به عنوان جواهر بوده است . شاید اولین اشاره ها به الماس را بتوان در تورات یافت.چنانکه حرقیال نبی (باب 3 ، آیه 9) می نویسد: " بلکه پیشانی تو را مثل الماس از سنگ خاراسخت تر گردانیدم "، که اشاره ای است بر سختی الماس . اشاره ای مشابه نیز در ( خروج : باب 28 ، آیه 18) یافت می شود که بر طبق نظریه ی محققان ، مخصوصا میلر (Miller) (1995) 1200 سال قبل از میلاد نوشته شده بود.
تحقیقات نشان می دهد قسمت اعظم الماس های دوران باستان در هندوستان یافت می شده ، که دارای اولین معادن الماس در جهان بود . قدمت این معادن به قرن چهارم قبل از میلاد بر می گردد، غنی ترین معدن الماس در هندوستان گلکوندا ( Golconda ) نام داشت و این نام در آن زمان نمادی بود از ثروت بیکران و امروزه واژه ای برای توصیف الماس هائی با کیفیت عالی از تیپ IIa می باشد. اما منبع واقعی الماس های یافت شده در هندوستان دره ای به نام کریشنا ، حاوی معادن ثانویه الماس ( Placer Deposits )بود . در افسانه های هندی آمده که الماس کوه نور متعلق به سلطان کارنا بوده که در 6000 سال قبل حکمران امپراطوری آنگا بوده است . تخمین زده می شود که حدود 12 میلیون قیراط الماس از معادن هندوستان استخراج شده باشد معادن مهم تولید کننده الماس در هندوستان تا سال 1866 فعال بوده اند و در این سال معادن جدید در آفریقای جنوبی کشف شدند. امروزه تنها یک معدن در پانا ( هندوستان مرکزی ) در ایالت مادیا پرادش فعال می باشد. برزیل دومین کشور عمده تولید کننده ی الماس از نیمه ی اول قرن هجدهم بوده است . در سال 1725 Bernardo F . Lobo به طور تصادفی متوجه تکه بلور های کوچکی شد که قمار بازان محلی از آنها در بازی استفاده می کردنداو با ارسال چند تکه بلور به اروپا قاطعانه جوابی دریافت کرد که این تکه بلور ها الماس هستند ! "و بدین گونه هجوم مردم برای یافتن الماس شروع شد . اواخر سال 1729چندین معدن پلاسر در شرق برزیل و در مجاورت شهری به نام Teune که بعد ها به "شهر الماس" تغییر نام یافت کشف شد.سال 1844 معادن غنی الماس در استان باهیا در شمال برزیل کشف شد و در طی 120 سال حدود 10/17میلیون قیراط الماس استخراج گردید که در میان آنها چندین الماس بسیار درشت ( بالاتراز 100 قیراط ) وجود داشت.
تعدد نقاطی که الماس در آنجا در میان سنگریزه ها یافت شده است ( معادن پلاسر ) بشارت دهنده این واقعیت است که روزی در برزیل معادن مهمی از نوع معادن اولیه یافت خواهد شد ، گرچه از سال 1967 تا کنون در نتیجه اکتشافات سراسری و سامان یافته حدود 300 توده نفوذی کیمبرلیت شناسایی شده که هیچکدام حاوی الماس نبوده.
معادن الماس از هر دونوع آن در بسیاری از نقاط جهان یافت می شوند ( البته در مقیاس بسیار کوچک ) اما معادن مهم بیشتر در قاره آفریقا و ناحیه سیبری در روسیه وجوددارند تا قرن هجدهم میلادی معدودی بلور الماس از کشور برونئی به بازار های جهانی عرضه شد که در این میان بلور های تاریخی و بسیار مشهوری مخصوصا از کشورهندوستان دیده می شوند.
آفریقای جنوبی سومین منطقه ای است که در آن معادن عمده الماس یافت شده . اولین یافت الماس در این منطقه به سال های دهه 1860 بر می گردد.در سال 1867 یک تاجر الماس در لندن زمین شناسی به نام جیمز گریگوری را استخدام کرد تا این منطقه را تحت بررسی های دقیق قرار دهد. ولی او که منطقه اورانژریور را مطالعه کرده بود به این نتیجه رسید که امکان یافت الماس در این نطقه وجود ندارد و آنجا یافت شده توسط لک لک ها به آنجا آورده شده!
مقاله گریگوری بعد ها به رسوائی برزگی تبدیل گردید زیرا منطقه اورانژریور بزرگترین منطقه تولید الماس در جهان شد. مابین سال های 1870 تا 1871 هجوم گسترده به کناره های اورانژریور آغاز شد که به کشف مناطق الماس خیز آفریقای جنوبی و نهایتا تشکیل سازمان Conglomerate De Beers Diamond منجر گردید .
معادن پلاسر این منطقه البته مواد تخریب شده در نتیجه فرسایش سنگ های کیمبرلیت بود که در زیر آنها قرار داشت و در سال 1876 معدن کاران متعددی حفره ها را عمیق تر کرده بودند تا به سنگ های اولیه تخریب نشده برسند. تا این زمان تصور عامه براین بود که الماس ها فقط در لابلای مواد تخریب شده هستندو از این حقیقت که کیمبرلیت با مخروط های آتشفشانی همراه است غافل بودند. این واقعیت کمک بزرگی بود برای زمین شناسان و مهندسین اکتشاف در یافتن دیگر معادن الماس در سراسر جهان مانند تانزانیا، بوتسوانا، آنگولا ، نامبیا ، آفریقای غربی ، استرالیا ، کانادا ،ایالات متحده ، روسیه و ونزئولا.
ذخایر اولیه همانطور که گفته شد با سنگ مادر کیمبرلیت همراه است و در مخروط های آتشفشانی کشف شده اندکه به اصطلاح ( Volcanic Pipes ) گفته می شوند و قدمت تشکیل این مخروط ها به دوران کرتاسه ( حدود 65 تا 135 میلیون سال قبل ) می رسد. البته تعداد اندکی از این مخروط های آتشفشانی دارای ذخایر الماس هستند . مخروط ها در سطح زمین براثر عوامل فیزیکی طبیعی تخریب شده و به صورت خاک رس زرد رنگی در آمده اند که به زمین زرد موسومند . سنگ مادر یا کیمبرلیت نوعی سنگ آتشفشانی درونی است به نام پریدوتیت (Peridotite) که درصد زیادی کانی الیوین دارد و تجمعی از قطعات گوشه دار یا خرد شده ( Breccia ) است .
بزرگترین و مشهور ترین مخروط یافته شده آتشفشانی به نام معدن کیمبرلیت ( به نام سنگ مادر همراه بابلور الماس ) نامگذاری شده که از 1871 تا 1908 میلادی بدون استفاده از ماشین آلات به طریق ابتدائی مورد بهره برداری قرار گرفته است. استخراج مواد این مخروط عظیم آتشفشانی باعث به وجود امدن حفره بسیار بزرگی در زمین گردیدکه به آن اصطلاحا بزرگترین حفره ی ایجاد شده توسط بشر ( Largest Man - Made Hole ) می گویند قطر دهانه ی حفره در سطح زمین 460متر و عمق آن 1070 متر است و روباز می باشد به مرور زمان تا حدود نیمه از آبهای جاری سطح زمین پرشده است .ازاین معدن (کیمبرلی) نزدیک به 14/5 میلیون قیراط الماس استخراج شده است و هنوز هم به طریق استخراج زیر زمینی و به مقدار جزئی بلور های الماس استخراج می شود .
امروزه اصولا در اینگونه معادن به دلیل خطر احتمال سقوط سنگ ها از بالا به جای استخراج به طریق روباز، از روش حفر تونل های زیر زمینی استفاده می شود.
در ابتدا یک تونل اصلی توسط انفجار در داخل زمین به وجود می آورندو سپس سنگ های حاوی بلور های الماس که از سقف آن ریزش کرده به بیرون معدن انتقال داده می شوند . پس از حفر تونل اولیه و اصلی ، انفجار برای حفر تونل های انشعابی صورت می گیرد که تمام حجم معدن را زیر پوشش خود قرار می دهند.
مشهور ترین مخروط های آتشفشانی شناخته شده در آفریقای جنوبی عبارتند از : بولتوفونتین (Bultofontein) ، دبیرز ( De Beers ) ، دوتویتزپان ( Dutoitspan) ، فینچ (Finch )، جیگرزفونتین ( Jagersfontein ) ، وسلتون (Wesselton) و کولینان ( Cullinan ) .
گروه معدنی پترا در آفریقای جنوبی اعلام کرد که در معدن کولینان در 24 سپتامبر 2009 یک الماس به وزن 507/55 قیراط یافته است که در کنار آن نیز 3 بلور الماس درشت دیگر نیز به دست آمده . ارزش این الماس بالای 20 میلیون دلار تخمین زده شده . اواخر سال گذشته (2008) نیز یک الماس 480 قیراطی یافت شد که به مبلغ 18 میلیون دلار به فروش رسید. این الماس دارای رنگ و شفافیت استثنائی است، شکل شماره 3-1 و شماره 4-1.
این الماس جزو 20 الماس بزرگ با کیفیت عالی در جهان است . در گذشته نیز در همین معدن یک الماس 168 قیراطی و دوالماس 58/50 و 53/30 قیراطی یافت شده بود.
امروزه برای به دست آوردن الماس از تکنولوژی پیشرفته استفاده می شود و همانطوری که ذکر شد آسان ترین نوع استخراج الماس از"زمین زرد" است که در سطح زمین قرار دارد . طبیعتا این قسمت از معدن از طریق شست شو به آسانی قابل برداشت است. و بلور های الماس موجود در "زمین گرد" که وزن مخصوص بیشتری نسبت به سایر کانی ها دارد ، به هنگام شست شو ته نشین می شوند . سنگ کیمبرلیت پس از استخراج بایستی با احتیاط کامل شکسته و سپس در ظروف مخصوصی با آب شسته شود تا بلور های الماس همراه با سایر کانی های سنگین موجود درآن جدا گردند. در گذشته جدا کردن و شستن بلور های الماس توسط افراد با دست انجام می شد ولی امروزه با استفاده از دستگاه های مدرن موتد خرد شده را از روی صفحه و یا تسمه اغشته به گریس و مواد چسبناک در حال ارتعاش عبور می دهند و بلور های الماس به این تسمه ها می چسبند(بر خلاف سایر کانی ها که این خاصیت چسبندگی به گریس را دارا نمی باشند). جداسازی و طبقه بندی بلور های الماس با استفاده از خاصیت الکترواستاتیک بلور ها و یا به کمک پدیده فلور سانس آنها ، به طریق پرتو افکنی با اشعه ایکس صورت می گیرد.مقدار بلور های الماس موجود در مخروط های آتشفشانی طبیعتا متفاوت است . میانگین الماس به دست آمده از یک تن سنگ مادر حاوی بلور های الماس حدود 0/5 قیراط است. در برخی دیگر از معادن مورد بهره برداری 0/2 قیراط الماس به دست امده از یک تن سنگ هنوز از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است.
علاوه بر بهره برداری از این نوع مخروط های اتشفشانی ، در آفریقای جنوبی ذخایر رسوبی ثانویه در حجم بسیار بزرگ نیز وجود دارند که تشکیل آنها در نتیجه ی تخریب و جابه جایی معادن اولیه موجود در سطح زمین در میلیون ها سال قبل است که تخمینا سطح آنها حدود هزار متر بالاتر از سطح فعلی بوده است .در آن زمان مواد تخریب شده در دره ها وگودال های موجود انباشته شده و در مراحل بعدی تخریب شده توسط آب های جاری و رودخانه ها حمل گردیده و در نقاطی که سرعت آب تقلیل یافته بلور های الماس و سایر کانی های سنگین رسوب نموده اند. بدین جهت در امتداد رودخانه ها و سواحل اقیانوس اطلس جاهایی که رودخانه ها وارد می شوند می توان ذخایر ثانویه را یافت . برای اولین بار بلور های الماسی در این نوع انباشته ها در سواحل اقیانوس اطلس در سال 1926 میلادی کشف شد.
کشور نامیبیا از مهم ترین تولید کنندگان الماس به شمار می رود و نخستین بار در سال 1908 میلادی بلور های الماس در لودریتز کشف شد . امروزه با کمک وسایل پیشرفته از ذخایر ثانویه رسوبی در امتداد کویر نامیب الماس استخراج می شود و برای این منظور بایستی تا عمق حدود 20 متر سنگ و خاک برداشته شود تا به سنگریزه های حاوی بلور الماس دست یافت.
از سال 1961 تا 1975 میلادی در این منطقه به کمک دستگاه های مکنده بسیار قوی استخراج الماس از ته دریا نیز انجام می گرفت.
روسیه از چند دهه قبل به این طرف به صورت دومین تولید کننده بزرگ الماس در جهان به شمار می رود. ذخائر اصلی الماس این کشور در شرق سیبری واقع است و فقط یک چهارم بلور های الماس استخراج شده از این معادن برای مصرف در جواهر سازی مناسب می باشد . با کشف این ذخائر در سال 1949 میلادی عصر جدیدی در استخراج الماس در این کشور آغاز شد ( البته در سال 1829 میلادی در کوه های اورال ذخایر الماس کشف شده بود ، لیکن این ذخایر ارزش تجاری نداشتند).
در سال 1829 در روسیه در نزدیکی معدن طلای Bisertsky در ناحیه Permsky در کوه های اورال یک نوجوان 14 ساله به نام Pavel Popov قطعه ای الماس را نزد رئیس معدن برد. کمی بعد دو قطعه الماس دیگرم کشف شد . این الماس ها به کانی شناس مشهور A.Humbold ارائه گردیدو ائ نیز آنها را به همسر تزار روسیه هدیه داد . کشف بعدی در جناح غربی اورال در نزدیکی دهکده ی Promiselo و سومین کشف حدود 12 کیلو متر دورتر نزدیک دهکده Severnaya صورت گرفت. بعد ها در معادن پلاسر طلا در کوه های اورال نیز الماس یافت شد. در طی 50 سال حدود 100 بلور الماس کشف گردید، که بزرگترین آنها فقط 2 قیراط وزن داشت.
درسال 1950 برای اولین بار در طی پروژه نقشه برداری این منطقه در کنار شاخه ای از رودخانه Okenek در شمال Viluy سنگ کیمبرلیت کشف گردید. در طی 30 سال بعد روسیه دومین تولید کننده بزرگ الماس گردید و تقریبا تمام الماس های به دست آمده آن از ناحیه ای در شمال سیبری بود. در معدن Mirna که از سال 1957 شروع به کار کرد میزان الماس در سنگ خام بسیار بالا بود و به 400 قیراط در هر 100 تن می رسید که در اعماق به تدریج کاهش می یافت. از این معدن، الماس 232 قیراطی به نام یاروتیان و الماس 342/57 قیراطی به نام کنگره حزبی بیست و ششم به دست آمد. تولید سالیانه این معدن 6 میلیون قیراط بوده است.
این معدن در منطقه کیمبرلیتی Halaya Botuobiya واقع شده که اغلب روزهای سال یخ بندان شدیدی در آنجا حاکم است. این معدن حدود 600 متر عمق و در دمای 50 تا 70 درجه فارنهایت زیر صفر دارد. یکی از عمیق ترین معادن روباز (Openpit) در جهان است. کامیونها حدود 1/5 تا 2 ساعت وقت لازم دارند تا از کف معدن به سطح آن برسند و این معدن قدیمی الماس در این ناحیه است. در سال 1954 برای اولین بار در این منطقه سنگ کمبرلیت کشف شد و از سال 1957 معدن شروع به کار نمود. تولید سالانه به طور متوسط 2 میلیون قیراط الماس بوده است ولی در حال حاضر به نظر می رسد که عمر آن پایان یافته باشد.
معدن Udachny این معدن نیز درون ناحیه قطب شمال در جمهوری Sakha قرار دارد و این نیز یک معدن روباز است که در منطقه کیمبرلیتی واقع شده. دودکش Udachnaya (به معنی پایپ خوش شانس) بزرگترین معدن الماس روسیه و یکی از بزرگترین معادن جهان است. معدن از دو توده حاوی الماس (رسوبات حاوی کانی های سنگین)تشکیل شده که دارای بلورهای الماس به میزان قابل توجهی می باشد. این دو معدن به فاصله ده روز از یکدیگر شناسایی شدند.
در ونزوئلا نیز از اواسط قرن بیستم کشف معدن الماس گزارش شده. اولین معدن در اواخر 1960 در کناره رود Caroni در جنوب شرقی ونزوئلا کشف شد. 1/3 میلیون قیراط حاصل تلاش معدن کاران بوده و بزرگترین الماس این معدن 12 قیراط وزن داشته است.
در 1971 در کناره رود بولیوار در نزدیکی شهر Salvation ذخائری یافت شد که بلافاصله تولید ماهیانه در آنها به 50.000 قیراط رسید. کلا ونزوئلا در طی این مدت حدود 6 میلیون قیراط الماس تولید نموده است.
در آمریکای شمالی هم اولین الماس دررابطه با معدن پلاسر طلا در ایالت جورجیا و سپس کارولینای شمالی و جنوبی و نیز آلاباما، و پس از آن در معادن طلای کالیفرنیا و بسیار دیرتر در منطقه ی Great lake الماس یافت شد . الماس بعدها در آمریکا در ایالاتی همچون آرکانزاس ، ویومینگ ، کلرادو ، میشیگان ، ویسکانسین ، و جدیدا در مونتانا یافت شده است . به طور کلی در 27 ایالت از 50ایالت آمریکا کشف الماس گزارش شده .
در استرالیا از سال 1861 در استان نیوساوت ویلز یافت الماس گزارش شده . پس از آن در سال 1887 در کوئیزلند ، در 1894 در جنوب استرالیا ، در 1899 در تاسمانی ، و در سال 1936 در غرب استرالیا کیمبرلیت یافت شد. بعد از 25 سال عملیات اکتشافی جمعا در غرب استرالیا 12 منطقه کیمبرلیتی و حدود 360دود کش آتشفشانی کشف شده که 180 مورد آن حاوی الماس می باشند .
تقریبا تمام فعالیت های اکتشافی در استرالیا بر منابع کیمبرلیتی متمرکز بوده تا اینکه در سال 1976 در توده های استوانه ای لامپروئیت در
Ellendale Field الماس یافت شد . عملیات استخراجی در یک توده Olivine lamproite در منطقه Argyle ، استرالیا را رد میان ممالک عمده ی تولید کننده الماس قرار داد که 30 درصد تولید جهانی الماس از این منطقه به دست آمده است.
در کانادا هم از سال 1960در ایالت اونتاریو کیمبرلیت گزارش شده و در طی سال های بعد موارد متعددی مخروط های آتشفشانی یافت شده که عمدتا بسیار کوچک و قطر آنها از 100 متر تجاوز نمی کند .
اولین معدن الماس کانادائی در اکتبر 1998 به نام معدن Erati شروع به استخراج نموده و ذخیره ثابت شده آن به 43 میلیون تن سنگ مادر با متوسط 1/21 قیراط الماس در هرتن گزارش شده . بنابراین میزان الماس موجود در این منطقه بین 53 تا 71 میلیون قیراط است . کمپانی مشهور Rio Tinto در 4 نوامبر1999 اعلام نمود که معادن جدیدی از الماس در زمیبابوه کشف کرده است. یک معدن الماس زیمبابوه به نام River Ranch در اوایل 1999 تعطیل شد ولی به دلیل افزایش قیمت الماس قرار است بار دیگر فعالیت خود از سر گیرد.
یافتن سنگ های کیمبرلیت یا لامپروئیت که سنگ های بسیار کمیابی در سطح زمین هستند به تنهائی دلیل بر این است که به معدن الماس دست یافته ایم. آمار نشان می دهد که حدود 10 درصد از سنگ های کیمبرلیت یافت شده در سراسر جهان حاوی بلور های الماس هستند و کمتر از 1درصد آنها حداقل 1ppm ( یک گرم در تن ) الماس از نظر حجمی در خود دارند. شانس یافتن الماس در لامپروئیت حتی از کیمرلیت هم کمتر است. درصد بسیار کمی از الماس های یافت شده قابل تراش و استفاده در جواهر سازی هستند و ارزش الماس با کیفیت جواهر بیش از 100 برابر الماس مناسب برای استفاده صنعتی است.
گدازه های آتشفشانی که در سر راه خود به سطح زمین بلور های الماس گرفتار شده در درون زمین را باخود به سطح می آورند راهی بسیار طولانی ، تا 200 کیلومتر به سطح زمین را طی می کنند .
دود کش های آتشفشانی که در درون زمین تشکیل شده اند از سطح زمین قابل دسترسی نیستند زیرا عمیق ترین معادن الماس در جهان گاه عمقی برابر با 3800 متر دارند. الماس ندرتا در ساختار های کروی عظیمی به نام Astroblems یا Geoblemes یافت می شود.
برخی از سنگ های غیر عادی مانند Minette ، پریدوتیت، پروکسینیت، Lamprophyr، و Alkalibasalt به عنوان سنگ مادر الماس شناخته می شوند و برخی سنگ های متاکورفیک بسیار نادر نیز وجود دارند که می توانند حاوی بلور های الماس باشند . در گذشته تصور براین بود که کیمبرلیت تنها سنگ مادر الماس است ولی در اواخر 1970 مهندسین اکتشاف متوجه شدند که دو معدن اولیه الماس نیز سنگ مادر آنها لامپروئیت بوده مانند معادن : ( Murfree Sboro,Arkansas ومعدن Majhawan-India) . این معدن هندوستان بسیار قبل از اینکه کیمبرلیت در آفریقای جنوبی کشف شود موردبهره برداری بوده است . بعد از این کشف که به آن "انقلاب لامپروئیتی" گفته شد معادن الماس بسیاری در آفریقا ، استرالیا ، روسیه ، و آمریکای شمالی کشف گردید.
انواع الماس از نقطه نظر شیمیائی
همانطور که گفته شد دو تیپ عمده الماس قابل تشخیص است (تیپ I و تیپ II ) تیپ I دربرگیرنده ی قسمت اعظم الماس های یافت شده می باشد. ویژگی هدایت الکتیریسیته در یان تیپ به قدری ضعیف است که می توان آن را غیر هادی نامید، در حالی که تیپ IIهادی الکتریسته است . این دوتیپ از نقطه نظرواکنش در برابر اشعه های مادون قرمز و ماوراء بنفش نیز با یکدیگر اختلاف دارند. مطالعات نیم قرن گذشته با اشعه ایکس ثابت کرده که نظم سلولی اتم های کربن و ساختار آن همانند مکعبی است با فاصله 3/60 انگشتر ( انگشتر واحد طولی برابر با 8-10 سانتیمتر است).
اتم های کربن در گوشه ها و در مرکز این مکعب قرار گرفته اند (1977 Orliv). به این نوع نظم ملکولی ساختار تتراهدرال (Tetrahedral) گفته می شود و هر اتم کربن توسط 4 اتم دیگر با نیروی کووالنت (Covalent bond) به هم مربوط هستند. این انسجام فوق العاده موجب سختی خارق العاده الماس می شود . با توجه به جهت گیری اتم های تتراهدرال (Tetrahedral) گفته می شود و هر اتم کربن توسط چهار اتم دیگر با نیروی کووالنت (Covalent bond ) به هم مربوط هستند . این انسجام فوق العاده موجب سختی خارق العاده الماس می شود . با توجه به جهت گیری اتم های تتراهدرال در ساختار درونی الماس عموما این نظم را به صورت تلفیقی از تتراهدرون هانشان می دهند. واقعیت این است که ویژگی های فیزیکی غیر معمول الماس مستقیما نشان دهنده ی نقش ساختار درونی الماس است . پیوند قوی الکتریکی در درون واحد سلولی الماس که در نتیجه یااشتراک الکترون ها مابین دو اتم کربن است موجب ویژگی های خاص فیزیکی همانند سختی بسیار زیاد ، درخشش بالا و جلای الماس گردیده است.
پایداری شیمیائی فوق العاده الماس در دما و فشارهای شدیدا متغیر و هدایت الکتریسته بسیار ضعیف از ویژگی های خاص الماس می باشد .وجود دو فرم تتراهدرال (چهاراتمی) یا اکتاهدرال(هشت اتمی) تصور کنند که ساختار هشت اتمی در واقع ترکیب نفوذی دو تتراهدرال در امتداد سطح {100} کریستالو گرافی می باشد.
وجود تورق در الماس عمدتا به دلیل افزایش فاصله ی مابین سطوح {III}(اکتاهدرال) در ساختار اتمی الماس بوده و بدین تورق اکتاهدرال در الماس کامل می باشد.
بلور های الماس اغلب مینرال های بسیار کوچکی در امتداد سطوح تورق خود حبس می کنند و این ناخالصی ها اطلاعات مهمی درباره ی منشاء الماس ، نحوه ی تشکیل وحتی سن آن می توانند ارائه کنند . وزن مخصوص الماس 3/52 گرم بر سانتیمتر مکعب است و به عنوان سنگی Hydrophobic( غیر قابل خیس شدن) تلقی شده ولی (برخلاف سایر کانی ها ) گریس به سطح خارجی الماس می چسبد و چنانکه قبلا نیز گفته شد این روشی آسان برای جدا کردن بلور های الماس از سایر کانی ها در روی تسمه نقاله می باشد.
نوع دیگری از الماس با ساختار هگزاگونال نیز در سنگ های آسمانی (Meteorite) یافت شده که Lonsdaleite خوانده می شود.
این کانی به فرم طبیعی (زمینی) در سال 1960 به صورت فرم عمده کربن موجود در ساختار های مدور زمین شناسی Astrobleme کشف گردید. همچنین این کانی در سنگ های متامورفیک ویژه همانند اکلوژیت نیز یافت شده است.
در مورد سن الماس کلا می توان گفت که بر حسب تحقیقات جامع که درسال 2001 صورت گرفته سن این کانی به دوران قبل از کامبرین (Percambrian) یا 3/3میلیارد سال تا 990 میلیون سال قبل ، مربوط می شود. تنها استثنادر این مورد الماس هایی هستند که در جداره ی نواحی فرو رنده (Subduction Zones) در ایالت نیوساوت ویلز در استرالیا یافت شده اند که سنی بالغ بر 300 میلیون سال داشته اند .
شرایط فیزیکی تشکیل الماس به طور خلاصه محدود به قسمت فوقانی جبه زمین (Upper Mantle) و در درون تشکیلاتی شامل اکلوژیت، پیروکسینیت، کرومیت ها، لرزولیت (Lherzolite) محدود می شود که در عمقی مابین 150 تا 200 کیلومتر و فشاری معادل 45 تا 55 کیلو بار و حرارت 1050 تا 1200 درجه سانتی گراد تشکیل شده باشد. البته الماس تشکیل شده در جداره نواحی فرو رونده در عمق برابر با 80تا 90 کیلومتر و فشاری برابر با 22 تا 25 بار و در حرارت 200 تا 400 سانتی گراد به وجود آمده اند.
رنگ در الماس
رنگ در الماس بر خلاف سایر کانی ها، بستگی به فلزات کمیاب درون آن ندارد. بلکه اغلب به نیتروژ موجود و نواقص ساختاری در شبکه کریستالی این کانی مربوط می شود. عامل رنگ صورتی در الماس همانند رنگ قهوه ای است و مابین این دو رنگ ته رنگ های فراوان وجود دارد. گاه در یک الماس هر دو رنگ قهوه ای و صورتی دیده می شود و شاید روزی بتوان الماس های قهوه ای را به رنگ زیبای صورتی تبدیل نمود. رنگ صورتی الزاما جذب طیف نوری در 550 nm در طیف جذبی نیست بلکه بستگی به مرکز _N_V (نیتروژن_وانادیوم) دارد و مقدار نیتروژن در آنها بسیار کم است. این الماس ها اصولا جزء دسته Ib هستند. الماس های آبی رنگ از زمان فروش الماس 112 قیراطی آبی رنگ به لوئی چهاردهم توسط ژان باتیست تاورنیه در سال 1669 به محبوبیت فوق العاده ای رسیدند. سه قرن بعد یک برلیان 45 قیراطی که بعد ها Hope نامیده شد و شاید مشهور ترین سنگ جواهر جهان باشد (منشا آن از هندوستان است) توجه همه را به خود جلب کرد. امروزه بسیاری از الماس های طبیعی آبی رنگ از معدن مشهور Premier در آفریقای جنوبی به بازار ای جهان سرازیر می شوند. در برزیل و اندونزی هم الماس آبی رنگ یافت می شود. الماس های آبی هیچگونه ناخالصی نیتروژن در ساختار اتمی خود ندارند، و بدین سبب جزو تیپ II هستند. رنگ سبز در الماس های غنی از هیدروژن یافت می شود (مراکز H3 در الماس) این مراکز امواج آبی و بنفش را جذب کرده و موج سبز را عبور می دهند.
نوعی از الماس به نام chameleon (نوعی آفتاب پرست) وجود دارد که تغییر رنگ می دهد و جز الماس های غنی از هیدروژن است. تغییر رنگ از سبز خاکستری (رنگ با ثابت تر) به زرد روشن می باشدو این تغییر رنگ یا در هنگامی حاصل می شود که برلیان به مدت یک روز یا بیشتر در الکل مشتعل با حرارت معادل 200_300 درجه سانتی گراد فرا گیرد. که در این صورت برلیان برای چندین دقیقه زرد شده و سپس به رنگ سبز خاکستری پایدار خود تبدیل می شود. عامل این تغیر رنگ باند جذبی پهنی است که از 550 nm تا حیطه ماورای قرمز ادامه دارد و بدین سبب رنگ سبز ایجاد می شود. بزرگترین الماس Chameleon یک برلیان 32/28 قیراطی است به رنگ سبز و با تراش قلب.
الماس نارنجی رنگ در کنار سبز و قرمز که رنگ های فانتزی هستند قرار دارد. ولی قرمز و سبز جز نادرترین رنگ ها می باشند. الماس های قرمز در حال حاضر از معدن Argyle در استرالیا به دست می آید ولی الماس نارنجی رنگ خالص احتمالا نادرترین رنگی است که تا کنون یافت شده است.
لوسوتو (Lostho)
معدن Lostho یکی از دو معدن فعل در این کشور کوچک کوهستانی واقع در جنوب شرقی قاره آفریقا (در ارتفاع 3000 متری) می باشد. مالکیت این دو معدن به کمپانی Gem Dimond Ltd (70%) و دولت لوسوتو (30%) تعلق دارد و در طی فعالیت های چند ساله اخیر مقادیری بلور های درشت و ریز الماس از این معادن به دست آمده اند.
در تاریخ 22 اوت 2006 ، الماسی به وزن 603 قیراط از این معدن به دست آمد که بنا به گفته آقای Clifford Elphic مدیر عامل کمانی دارای رنگ بسیار نفیس (D) و پاکی فوق العاده (FL) می باشد. این الماس از نظر درشتی مقام پانزدهم در میان بیست الماس بزرگ تاکنون یافت شده در جهان را داراست و در ماه اوت همان سال به مبلغ 12/4 میلیون دلار به فروش رسید.
پس از قطعه کردن و تراش این الماس بزرگ، جمعا 26 قطعه برلیان با تراش های متفاوت که بزرگترین آنها 75 قیراط و به شکل گلابی تراشیده شده و کوچکرین آنها 0/55 قیراط و دارای تراش مدور می باشد.
در تاریخ 8 سپتامبر 2008 نیز الماسی دیگر به وزت 478 قیراط در این معدن کشف گردید که بنا به گفته کارشناسان مستقر در انتورب بلژیک دارای (رنگ و شفافیتی بی نظیر) است.
کارشناسان بر این باورند که می توان از این قطعه الماس یکی از بزرگترین برلیان های تراش داده شده در جهان با وزنی حدودا معادل 150 قیراط و رنگ و پاکی فوق العاده تراشید.
تجارت الماس و برلیان
هشتاد درصد تولید و فروش الماس در جهان زیر نظر اتحادیه تولید کنندگان الماس (Diamond _ Producers _ Association) و سازمان مرکزی فروش (Central Selling Organization) (C.S.O) انجام می گیرد . بخش مربوط به فروش بلور های الماس نتراشیده به نام شرکت تجارت الماس (Diamond Trading Campany) با علامت اختصاری D.T.C مستقر در لندن می باشد.
تمام بلور های الماس که به عنوان مواد اولیه نگین جواهر قابل استفاده باشند به شرکت تجارت الماس (D.T.C) فرستاده شده و در آنجا پس از معاینه ی دقیق برحسب درجه ی خلوص و شفافیت و غیره برای مشتریان خاص خود بسته بندی می شوند . این محموله ها توسط عوامل شرکت به حدود 250 تا 300 مشتری عمده و دائمی شرکت در مقابل پول نقد و به قیمت ثابت فروخته می شوند . محموله ها فقط به صورت عمده عرضه شده و مقادیر بلور الماس با ارزشی حدود بیست و پنج هزار لیره استرلینگ بلور الماس دارند. البته خرده فروشی و یا خرید قسمتی از یک محموله امکان پذیر نیست .
در مراحل بعدی ، فروش و طبقه بندی بلور های الماس در بورس های الماس توسط عمده فروشان و یا کلوپ های الماس (Diamond clubs) انجام می گیرد.
بورس های مهم الماس در شهر های ژوهانسبورگ ، لندن ، میلان ،پاریس ، آنتورپ ، نیویورک ، وین و از سال 1974 میلادی در شهر ایدارابرشتاین قرار دارند. این بورس ها از قوانین بین المللی دقیقی پیروی می کنند.
قیمت بلور های الماس نتراشیده از طریق سازمان مرکزی فروش (C.S.O) تحت کنترل شدید قرار دارد. این حقیقتی است مسلم که ارزش الماس یا برلیان در سال های اخیر با وجود نوسانات و تورم شدید در سطح بین المللی محفوظ مانده است نه تنها ارزش سرمایه گذاری ها حفظ شده بلکه شاید میلیون ها افراد شاغل که به طریقی با استخراج و تراش الماس در ارتباط هستند . ازاین راه امرار معاش نموده اند . هنوز هم برلیان حدود نود درصد کل نگین های مصرف شده در صنعت جواهر سازی را به خود اختصاص داده است .
در بورس های بین المللی الماس امانت دای و اعتماد کامل به یکدیگر از اصول اساسی تجارت محسوب می شود ، گرچه روش هائی که در فروش برلیان به مصرف کننده نهائی اعمال می شود هیشه جزء بهترین ها نیست . این حقیقتی است غیر قابل انکار که اگر توجه و شناخت فقط به شکل ظاهری نگین منحصر شود بسیاری از کانی های دیگر را می توان به عنوان برلیان عرضه نموده چنان که بارها افراد متقلب با سو استفاده از عدم آگاهی و شناخت صحیح باعث کلاهبرداری و ضرر و زیان بسیاری طالبان برلیان گردیده اند. یک قطعه بلور بی رنگ برلیان در نظر اول کاملا شبیه به بلور کوارتز، بریل، کاسیتریت، سروسیت، یاقوت کبود، شیلیت، اسفالریت، توپاز و یا زیرکن می باشد و بدین گونه بلورهایی از کانی های دیگر مخصوصا به رنگ زرد کم رنگ ممکن است اشخاص عادی و بی تحربه را به اشتباه اندازند و یا اینکه نگین هایی از جنس شیشه (مخصوصا نوع Strass که درباره آن بحث شد) می تواند این اشباه را به وجود آورد. علاوه بر موارد فوق الذکر از مواد مختلفی به طور مصنوعی برای ساختن نین های شبه برلیان استفاده می شود. این مواد شیمیایی یا بلورهای مصنوعی عبارتند از: استرونتیوم تیتانات یا به اصطلاح فابولیت (Fabulite)، روتیل مصنوعی ( Synthetic Rutile) که بسیار نرم می باشند، و یاقوت کبود مصنوعی (Synthetic Sapphire)، اسپینل مصنوعی (Synthetic Spinel) و یاگ (YAG) (Yttrium Aluminum Garnet) که دارای برلیانسی کم هستند 37-1 و گادولینیوم گالیوم گارنت (GGG) و کیوبیک زیرکونیا (Cz) که دارای وزن مخصوص بالا (تا حدود دو برابر الماس) می باشند.
از تولید کیوبیک زیرکونیا (CZ) که از سال 1976 شروع شد سال ها می گذرد و در طی این مدت این شبه برلیان جانشین بلامنازع برلیان بوده است (ولی تمایز آن از برلیان بسیار آسان است) مویسانیت سبز (سیلسکون کاربید Sic) دارای ویژگی های جالبی است منجمله ضریب شکست نوری که بالاتر از برلیان و برابر با 2/648 و 2/691 با میزان پراکندگی نور 0/104 ، شکست دوگانه 0/043، سختی 9/25 (بالاتر از کوروندم) و وزن مخصوص 3/22 گرم بر سانتیمتر مکعب (پایین تر از برلیان و وجه تمایز بسیار خوب مابین این دو). این شبه برلیان هفت بار از الماس سخت تر می باشد و در سال 1998 شروع به تولید و عرضه به بازار شده است. برای جواهر فروشان نه چندان خبره تشخیص آن از برلیان واقعی بسیار مشکل است زیرا که حتی با دستگاه های Diamond Tester هم جواب آن برلیان اصلی می باشد (توضیح بیشتر در کتاب برلیان). بعضی از نگین های برلیان را هم برای دستیابی به رنگی زیباتر و نادرتر به کمک روش پرتوافکنی تغییر رنگ داده اند.
روش پرتو افکنی قرار دادن نگین در برابر امواج الکترومغناطیسی (امواج یونیزه شده) یا اشعه گاما (امواج کبالت 60) است تا الکترونهای عناصر موجود در کانی را از جایگاه نرمال خود آزاد نموده و آنها را به سطح انرژیتیکی مطلوب تر برای تولید رنگ دلخواه، ارتقا دهد. بر حسب اینکه چه نوع کانی و چه تغییر رنگی می یابد صورت گیرد از ذرات آلفا، ذرات بتا، ذرات گاما و نوترون ها در این فرایند استفاده می شود. در این فرآیند با کمک شتاب دهنده های خطی (Linear Accelerator) نگین را در برابر الکترونهای پر انرژی قرار می دهند و یا از سیکلوترون (Cyclotron) برای تشعشع ذرات باردار پرانرژی، مانند پروتونها و یا الکترونها، در راکتورهای اتمی استفاده می شود. تشعشعات الکترونی و نوترونی دو روش اصلی پرتو افکنی است که امروزه از آنها برای تغییر رنگ کانی ها استفاده می شود.
ساخت الماس مصنوعی برای اولین بار در سال 1970 میلادی آغاز شد، ولی به علت اینکه اندازه بلورهای حاصله ناچیز (حدود 1 قیراط و کمتر) و مخارج تهیه آن بسیار زیاد بود استفاده از آنها در صنعت جواهر سازی رایج نشد. تهیه این گونه الماس ها فقط جنبه علمی داشته و در حال حاضر در صنعت مورد استفاده نیستند. ساخت نگین هایی که از دو قسمت برلیان اصلی و بدل تشکیل شده اند (Diamond_Doublets) می نامند که در قسمت فوقانی از برلیان و در قسمت تحتانی از یاقوت بی رنگ مصنوعی (Synthetic Colorless Sapphire) یا کریستال کوارتز و یا شیشه بی رنگ ساخته می شوند. گاهی نیز این نگین ها از اسپینل مصنوعی در قسمت فوقانی و فابولیت (Fabulite) در قسمت تحتانی نگین ساخته می شوند. شرح این مباحث به تفصیل در کتاب برلیان، بخش تشخیص، درجه بندی و ارزیابی آمده است.
حداکثر بیست درصد الماس استخراج شده از معدن برای تهیه جواهرات مناسب است و از بقیه در صنعت مخصوصا در حفاری، شیشه بری و دستگاههای تراش استفاده می شود. در مصارف علمی نیز تکه های الماس برای سنجش سختی اجسام و کانی های دیگر به کار می رود (البته مورد استفاده بلورهای الماس در دنیای متمدن امروزی به مراتب بیش از آنچه بیان شد می باشد). ارزشیابی برلیان احتیاج به تخصص و تجربه فراوان دارد و در این ارزشیابی مخصوصا به رنگ، شفافیت، نوع تراش و وزن توجه می شود (اصطلاحا به قانون C 4 مشهور است که از حرف اول واژه رنگ یا Colour، پاکی یا Clarity و وزن به قیراط Carat تشکیل شده است.)
ارزش تولید الماس از معادن آن در سطح جهان در سال 2000 به مبلغ 7/86 میلیارد دلار رسید. این مبلغ در سال 1999 حدس زده می شود مابین 6/857 تا 7/25 میلیارد دلار بوده باشد. ولی در سال 2000 حدود 9 میلیارد دلار الماس خام در سطح جهانی به بازار عرضه شد و از این تجارت هنگفت سهم گروه موسوم به De Beers Diamond Trading مبلغ 5/67 میلیارد دلار بوده است. عمده ترین بازار الماس جهان در آمریکاست و قسمت اعظم برلیان های فروخته شده در آمریکا از خارج از آن کشور وارد می شوند. این حجم عظیم واردات الماس (یا برلیان) به اضافه ارزش تولیدات خود آن کشور ارزش معاملات الماس در آمریکا را در سال 2000 به مبلغ 26 میلیارد دلار رسانده که حدود 6% افزایش نسبت به سال 1999 را نشان می دهد. این مبلغ حدود 48% از حجم کل معاملات الماس (برلیان) که بالغ بر 57/5 میلیارد دلار است را شامل می شود.
میزان تولید الماس در سال 2000 در سه کشور مهم تولید کننده به شرح ذیل بوده است:
آنگولا 739/7 میلیون دلار، جمهوری دموکراتیک کنگو 585 میلیون دلار و کشور سیرالئون 87/5 میلیون دلار.
البته در این آمار ارزش الماس های قاچاق که رقم مهمی را در معاملات الماس تشکیل می دهند منظور نشده است. به ادعای کارشناسان کمپانی De Beers، میزان فروش الماس های قاچاق در جهان حداقل 3/7% از کل فروش جهانی الماس را تشکیل می دهد (سال 1999). اما سایر کارشناسان تخمین می زنند که تا 15% از کل فروش سالیانه الماس در جهان را الماس های قاچاق تشکیل می دهند. تجارت الماس های قاچاق علاوه بر زیانهای سنگین مالی برای دولت های درگیر از نظر امنیت جهانی هم مشکل ساز است و ظاهرا بسیاری از گروه های تروریستی هزینه حمله های خود را از این طریق تامین می کنند. چنانکه گفته می شود بخشی از هزینه حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به آمریکا از طریق فروش الماس های قاچاق تامین شده بوده و برخی شهود و متهمین در معاملات پیامد این حملات که به شبکه تروریستی اوسامه بن لادن و سازمان القاعده نسبت داده شده به این موضوع اشاره کرده اند. همین طور اظهارات متهمین در رابطه با بمب گذاری ها در سفارت خانه های آمریکا در کنیا و تانزانیا به این موضوع اشاره دارند که بخشی از قاچاق و فروش الماس، تانزانیت، روبی و سافیر در دهه 1990 توسط همکاران تجاری شبکه بن لادن انجام می شده است.
اخیرا شورایی به نام (Diamond High Council) (DHC) در بلژیک تاسیس شده که سازمان تجاری رسمی صنعت تراش برلیان در بلژیک می باشد. مقر این شورا در شهر آنتورپ (مرکز جهانی تراش برلیان) است که کانون استقرار و فعالیت کارگذاران مهم تجارت الماس آفریقا در اروپا به شمار می آید. HRD که یکی از پیشروان عمده بین المللی در امر تراش و صادرات برلیان است و روابط نزدیکی با دولت بلژیک دارد، یکی از اهداف عمده خود را مهار قاچاق الماس در سطح جهانی اعلام نموده است. بدین منظور در ژوئن سال 2000 در کنگره جهانی الماس (World Diamond Congress) در آنتورپ دو سازمان بزرگ تجاری جهانی در امر داد و ستد الماس به نام های World Federation Of (IDMA) International Diamond Manufactures و(WFDB)Diamond Bourses Association تاسیس شده.
سندیکای تراش دهندگان الماس در بیانیه ای خواستار آن شده که سیستم تاییدیه صادراتی جهانی به وجود آید تا بتوانند مکانیزمی موثر و قاطع در امر جلوگیری و کنترل صادرات قاچاق الماس و تضمین قانونی بودن مبدا صادرات الماس باشد. تمامی این اقدامات منتج به تشکیل شورایی به نام کنگره جهانی الماس World Diamond Congress ، (WDC) در کنار دو سازمان IDMA و WFDB گردید. کمپانی تجارت الماس (Diamond Trading Company) (DTC) تعهد نموده که از این پس به هیچ عنوان الماس های قاچاق یا مساله دار را معامله نکند.
در حال حاضر اقدامتی در جریان است تا با کمک اشعه لیزر اطلاعات لازم برای شناسایی مجدد هر سنگ برلیان به صورت بارکد هر سنگ برلیان به صورت بارکد (همانند سایر کالاها) بر روی صفحه ای در کمربند آن حک شود تا بتوان در مواقع لازم با کمک آن به شناسایی مجدد برلیان پرداخت.
البته روش های شناسایی علمی الماس هم از طریق آنالیز مقایسه ای عناصر نادر ناخالصی های موجود در سنگ های الماس (برلیان)، در طی دهه اخیر به تکامل رسیده است. این روش شباهت به مطالعه Finger Prints در سنگ های رنگین دارد و در این مطالعات نه تنها کانی های میهمان در هر نوع سنگ بلکه با کمک اسپکترومتری پلاسما (Plasma Mass Spectrometry) عناصر و طیف جذابی سنگ ها مورد بررسی دقیق قرار می گیرند. هدف این پژوهش آن است که بتوان ویژگی های مشترک در الماس هایی که یک معدن/منطقه استخراج می شوند را شناسایی نمود. در این رابطه علاوه بر ارزیابی اپتیکی سنگ ها از روش X_ray و Refractive Spectrometry و سایر روش ها نیز استفاده می شود.
تاثیر الماس روی بدن : حکمای یونانی چنین می گویند که مزاج الماس گرم و خشک بوده و درجه کم آن مزاج سرد و خشک دارد. استفاده تعلیق از آن یعنی به صورت گردنبند تقویت کننده قلب است، در کتاب(مخزن الادویه) نوشته شده: اگر الماس را بر شکم ببندید، ناراحتی و مشکلات دستگاه گوارش را دور کرده و هضم را آسن می کند، همچنین معده را تقویت می نماید. اگر بیماران فلج لقوه، رعشه، جذام، جذر، صرع و کسانی که بیماری های پوستی دارند در چشمه معدن الماس غسل کرده، حمام کنند، بیماری آنها درمان می گردد. اگر به شکل مثلث از الماس استفاده گردد بیماری صرع را درمان می نماید. از پودر آن برای دندانها استفاده شود، دندانها سفید و براق شده و بسیار مجکم و سخت خواهد شد، اما هرگز این کار را نکنید چون الماس زهر خطرناکی است و اگر داخل معده گردد آدمی را هلاک می نماید، احیانا اگر مشکلی مواجه شدید علاج آن استفاده از شیر گاو تازه می باشد تا اینکه بهبودی کامل پیدا کرده، سپس از ماهی استفاده کنید. الماس یبوست های بسیار خطرناک را درمان می نماید و برای زیادی عمر و تندرستی بسیار مفید است.
تاثیر الماس روی روح و روان : در کتاب"مخزن اکسیر" چنین نوشته شده که استفاده از الماس بیماری را دور و به جسم آدمی صحت کامل می دهد ترس و خوف را از آدمی دور می نماید. زنانی که بیماری زنانه دارند اگر الماس را به زانوی خود ببندند، بیماری از آنها دور می شود، اگر بر بازو بسته شود، بر تمامی دشمنان غلبه و آنان را تباه خواهد نمود. در میان زن و شوهر محبت ایجاد می کند. استفاده از الماس قدرت اراده را زیاد، حافظه را قوی و عقل را زیاد می کند، فکر و ناراحتی را از آدمی دور می نماید، قدرت بدنی را تقویت می کند. کسی که از الماس استفاده کند از حوادثی که در اثر برق به وجود می آید مصون است، بستن آن بر روی معده، دل پیچه، درد شکم و معده را دور می نماید، قلب را تقویت کرده و دفع کننده خوف و هراس می باشد، سحر و جادو را از آدمی دور کرده و حفاظت می نماید، زایمان را آان می کند، در زمان خواب اگر بر روی سر بسته شود خواب و خیالات بد را دور می کند، هیچ جانور گزنده و موذی به آدمی آسیب نمی رساند.
الماس ماخوذ از یونانی، یکی از سنگ های گرانبهاست که از کربن خالص متبلور تشکیل شده است. در هندوستان و برزیل و ترانسوال و برخی کشور های دیگر به شکل کریستال در کانها پیدا می شود، گاهی بی رنگ و گاهی به رنگ سبز، سرخ، آبی و سیاه است. نوع بی رنگ آن در ردیف گوهر ها و سنگ های گرانبها است و بسیار سخت است، همه اجسام را مخطط می کند و هیچ جسمی نمی تواند آن را مخطط کند. فقط با گردهای مخصوص خود صیقلی می شود. در جواهر سازی برای ساختن زینت آلات و در شیشه بری برای بریدن شیشه بکار می رود.
الماس سنگی است با ظاهر درخشان و دلفریب که بخاطر طرح و نقش و رنگ و ظاهر زیبایش بر تمامی جواهرات ارجحیت دارد. در کتب قدیمی از فوائد و برکات الماس مطالب زیادی وجود دارد، مردم هند تنها به صرف زینت از الماس استفاده نمی کنند، بلکه عقیده دارند که همراه داشتن الماس باعث شادمانی آنها شده و راحت تر می توانند فکر کرده و مسائل خود را تجزیه و تحلیل نمایند. همانطور که گفتیم معمولا الماس بی رنگ است، اما انواع دیگر الماس به رنگ های زرد، سبز روشن، زرد مایل به سبز، سیاه مایل به سبز، آبی، خاکستری و سرخ و سیاه نیز موجود است.