سبد خرید ٠
منو

انگشتر مروارید ( PEARL RING )

مروارید (Pearl)

تصور می شود کلمه مروارید (Pearl) ریشه لاتین داشته و از کلمه پرنا (Perna) که نوعی صدف است و یا سفارولا (Sphaerula) به معنای کروی شکل مشتق شده باشد. مروارید به وسیله جانوران نرم تن و به ندرت توسط حلزون ها به وجود می آید. به این صورت که ماده ای شاخی به نام کنچیولین (Conchiolin) به صورت لایه های بسیار نازک و متحد المرکز دور هسته ای از جسم بیگانه ترشخ می شود و روی آن را ماده ای به نام (مادر مروارید) (Mother-of-Pearl) که کربنات کلسیم است و به فرم آراگونیت متبلور می شود، می پوشاند. با اینکه سختی دانه مروارید 3 الی 4 در جدول سختی نسبی مو می باشد اما به علت سختار متراکم، شکستن و خرد کردن آن مشکل است.

دانه های مروارید می توانند به اندازه سر سوزن یا به بزرگی تخم کبوتر باشند.

بزرگترین مروارید جهان (بعداز مروارید تاولی "الله" به وزن 6/4 کیلوگرم 450 قیراط وزن دارد) در موزه زمین شناسی کنزینگتون جنوبی واقع در لندن نگهداری می شود. درخشش صدفی مروارید را ارینت (Orient) می گویند و این پدیده توسط ورقه های نازک آراگونیت و پوسته های کنچیولین که نزدیک به سطح خارجی مروارید قرار گرفته اند تولید می شود. این ساختار باعث شکست پرتوهای نور و تداخل آنها در یکدیگر و به وجود آمدن رنگ های قوس و قزحی (پدیده ایریدسنس) بر روی سطح مروارید می شود.رنگ دانه های مروارید بستگی به نوع جانور نرم تن و آب و رنگ لایه فوقانی کنچیولین دارد.اگر ماده کنچیولین به طور نامنظم در سطح مروارید پخش شده باشد مروارید به صورت لکه لکه دیده می شود.

به علت اینکه کنچیولین یک ماده آلی است رنگ آن می تواند به آسانی تغییر یابد مخصوصا وقتی که آب موجود در بلور خود را از دست بدهد. این پدیده باعث کاهش دوام دانه مروارید می شود، که در این صورت مروارید ابتدا بی جلا و مات سپس ترک خورده و در آخر پوسته پوسته می شود. تضمین و تخمین دقیقی برای طول عمر یک دانه مروارید وجود ندارد ولی معمولا عمر دانه های مروارید را حدودا 100 الی 150 سال می دانند، گر چه دانه های مرواریدی دیده شده اند که چندصد سال عمر داشته و ظاهرا سالم هم به نظر می رسیدند. با مراقبت صحیح از مروارید ها می توان بر طول عمر آنها افزود. خشکی ورطوبت، هر دو برای مروارید مضر است و اسید ها، مواد آرایشی، اسپری ها و عرق بدن نیز در دوام و جلای مروارید تاثیر منفی می گذارند.

دانه های مروارید به وسیله جانوران نرم تن دو کفه ای آب شور (Mollusco) و یا آب شیرین (Mussels) به وجود می آیند. گاهی نیز نوعی حلزون تشکیل دانه مروارید می دهد.

ماده مادر مروارید (Mother-of-Pearl) که اصطلاحا (نکر) (Necre) نامیده می شود از جنس کربنات کلسیم (و به فرم آراگونیت) است. ترشح آراگونیت به دور یک جسم خارجی در حقیقت یک عمل تدافعی صدف در برابر این جسم خارجی است. در این حالت قشر خارجی پوسته که اکتودرم (Ectoderm) خوانده می شود، جسم بیگانه نفوذ کرده را احاطه کرده و به درون خود می کشد و آن را با لایه از آراگونیت می پوشاند.دیده شده که دانه مروارید به شکل زگیل بر روی پوسته داخلی صدف تشکیل می شود که باید از آن جدا شود و به دلیل اینکه شکل آنها غالبا نیمه کروی است قسمت های صدمه دیده مروارید کنده شده را با آراگونیت اصلاح و ترمیم می کنند. امروزه مشخص است که ماده نکر (Necre)، بدون وجود هسته خارجی نیز دانه های مروارید تشکیل می دهد.

در این صورت کافی است قسمتی از اکتودرم (که به طور مثال از بیرون زخمی شده) به داخل صدف کشانده شود.

صدف های تولید کننده مروارید در عمق 15 متری و در امتداد سواحل دریا زیست می کنند. قطر بدن این جانوران می تواند تا حدود 8 سانتیمتر باشد و طول عمر آنها به طور متوسط 13 سال است. مرغوب ترین مروارید های جهان به رنگ صورتی و سفید شیری می باشند که از خلیج فارس به دست می آیند. خلیج فارس از قدیم منطقه اصلی تولید مروارید جهان به شمار می رفته و در این منطقه صید مروارید مرسوم بوده است. به همین دلیل تمام مروارید های دریائی را مروارید های مشرق زمین (Oriental Pearls) نیز می گویند. اکثر مروارید های ریز که Seed Pearls خوانده می شوند به رنگ صورتی و زرد کمرنگ هستند و از خلیج مانار، بین هنذوستان و سری لانکا، به دست می آید. مناطق دیگری که از لحاظ تولید مروارید دارای اهمیت تجاری می باشند عبارتند از: سواحل شمالی استرالیا و سواحل آمریکایی مرکزی.

صدف های مروارید به وسیله صیادان مروارید از دریا صید می شوند و از هر 30 الی 40 صدف صید شده فقط یک دف حاوی مروارید است. در سال 1958 میلادی در سری لانکا از تور های بزرگی برای جمع آوری صدف ها از ته دریا استفاده شد که در نتیجه مطلوب به بار نیاورد و باعث از بین رفتن بقییه صدف ها و راکد ماندن صید مروارید در سال های بعد شد.

برخی از حلزون ها، مخصوصا حلزون استرومبوس گیگاس (Strombus Gigas) می توانند مروارید تولید کنند.این نوع مروارید ها، که درخششی ابریشمی (شبیه درخشش چینی) دارند به نام کنچ (Conch) یا مروارید صورتی (Pink Pearl) خوانده می شوند، این نوع مروارید ها از لحاظ تجاری ارزش چندانی ندارند. همچنین مروارید هایی که به وسیله جانوران نرم تن صدفی آبهای شیرین و رودخانه ها تولید می شوند نیز از لحاظ تجاری چندان ارزشی ندارند با این حال در اسکاندیناوی برای حفظ بقای نرم تنان، صید این گونه صدف ها ممنوع است. در قرون وسطی صید مروارید در رودخانه های اروپای مرکزی رواج داشته ولی امروزه به علت آلوده بودن این آبها اکثر نرم تنان از بین رفته اند.

کشت و پرورش مروارید با روش مصنوعی (Cultured Pearls):

استفاده روز افزون از دانه های مروارید پرورشی در صنعت جواهر سازی و استقبال عامه باعث تولید صنعتی آن به مقدار زیاد شده است. البته این گونه مروارید ها را نمی توان بدلی نامید بلکه اینها مروارید های طبیعی بوده که به دست انسان ولی با کمک طبیعت و به حالت طبیعی به وجود آمده اند. امروزه مروارید های تولید شده پرورشی 90 درصد از کل تجارت دانه های مروارید را تشکیل می دهند.

تولید مصنوعی مروارید به وسیله وارد کردن جسم خارجی به داخل نرم تن صدفی در آبهای شور انجام می گیرد. چینی ها راز تولید مروارید را می دانستند چنانکه از قرن سیزدهم میلادی در چین مجسمه های بسیار کوچیک سربی از بودا را در داخل صدف، در دیواره داخلی نرم تن، قرار می دادند تا به وسیله ترشح ماده مرواریدی آراگونیت احاطه شده و شکل (بودای مرواریدی) را به خود بگیرد. دانه های مروارید به شکل کروی برای اولین بار، با روش مصنوعی به وسیله طبیعی دان سوئدی کارل لین در سال 1761 تولید شد.

میکیموتو ژاپنی نیز در سال 1893 مبادرت به تولید دانه های مروارید نیمه کروی نمود.

روش تولید مصنوعی مروارید بر اساس پژوهش ها و تجارب آلوردز آلمانی، نیشیکاوا، میز و میکیموتو (ژاپنی) در سال های بین 1910 الی 1920 استوار می باشد. برای تولید مروارید، تکه کوچکی از پوسته سخت نوعی صدف آب شیرین که در مناطق شمالی آمریکا یافت می شود را همراه با نسوج صدفی موسوم به پینکتادا مارتنزی (Pinctada Martensi) با روشی پیچیده به درون پوسته صدفی مروارید دیگری وارد می کنند.در درون پوسته این صدف مروارید، نسوج وارد شده رشد کرده و جسم خارجی را احاطه می کند و تشکیل جنین مروارید را داده و ماده مترشحه (نکر) (Nacre) روی آن را گرفته و به دانه کروی شکل به وجود آمده درخششی مرواریدی می بخشد. یک قشر چند میکرونی از ماده مترشحه نکر برای به وجود آوردن درخشش مرواریدی کافی است. ترشح آراگونیت و تشکیل مروارید در نرم تن صدفی بستگی مستقیم به نسوج وارد شده دارد و خود هسته خارجی اهمیتی در این مورد ندارد. در حقیقت بدون استفاده از جسم خارجی نیز می توان مروارید تولید نمود ولی تشکیل این نوع مروارید به زمان زیادی احتیاج داشته و اقتصادی نمی باشد. جسم خارجی که به شکل مهره کروی شکل است باعث سرعت بخشیدن به تشکیل مروارید می شود.

وارد کردن مهره های کروی به درون نرم تن صدفی احتیاج به مهارت فراوان دارد و اکثرا به وسیله زنان انجام می گیرد. به طور معمول هر نفر روزانه 300 الی 1000 صدف را آماده تولید مروارید می سازد. قطر مهره های کروی شکل به طور متوسط 6 الی 7 میلیمتر بوده و برای نرم تنان صدفی سه ساله از نظر حجم مناسب است. از مهره های کوچکتر برای صدف های جوان تر استفاده می شود. 80 درصد از صدف هایی که در آنها مهره هایی بزرگتر از قطر یک میلیمتر کار گذاشته شده از بین می روند.

نرم تنان صدفی آماده شده برای تولید مروارید را در قفس های سیمی یا پلاستیکی گذاشته و آنها در عمق 2 تا 3 متری آبگیرها قرار می دهند و به وسیله طناب به گوی ها و نی های شناور متصل می کنند. در طول سال، قفس ها به دفعات تمیز و از علف های دریایی و انواع پارازیت ها پاک می شوند. دشمنان طبیعی نرم تنان صدفی مانند ماهی ها، خرچنگ ها، جانوران مرجانی، انواع پارازیت ها مخصوصا زوپلانکتون ها (Zoo-Plankton) می باشند که در تعداد بسیار زیاد و مانند (موج قرمز رنگی) حرکت کرده و حیات صدف ها را به دلیل مصرف زیاد اکسیژن به خطر می اندازند و تولید مروارید را با مشکلاتی مواجه می سازند. حرارت آب نیز نقش مهمی در رشد نرم تنان صدفی داشته به طوری که مثلا صدف های مخصوص آبهای اطراف ژاپن در حرارت کمتر از 11 درجه سانتیگراد  از بین می روند. بنابراین اگر قبل از زمستان حرارت آب به طور ناگهانی تنزل یابد بایستی قفس های حاوی نرم تنان صدفی را به آهای گرم تر منتقل نمود.

در گذشته، میانگین رشد سالیانه لایه های آراگونیت بر دور مهره کروی در صدف های موجود در آبهای ژاپن 0/09 میلیمتر بوده است. امروزه این میانگین به 0/3 میلیمتر رسیده و گفته می شود در مناطق جنوبی تر به 1/5 میلیمتر می رسد. لابراتوار پژوهش های مرواریدی ژاپن در رابطه با ضخامت لایه مرواریدی در اطراف هسته تقسیم بندی ذیل را ارائه می دهد:

- 0/8 میلیمتر ضخامت لایه نکر (Necre) در اطراف هسته برای مرواریدی با کیفیت عالی.

- 0/4 تا 0/6 میلیمتر ضخامت و یا 19 ماه رشد بی وقفه برای مرواریدی با کیفیت خوب.

- کمتر از 0/3 میلیمتر ضخامت و یا 7 تا 8 ماه رشد بی وقفه برای مرواریدی کیفیت پایین.

- کمتر از 0/2 میلیمتر ضخامت لایه مرواریدی و یا 3 تا 6 ماه رشد بی وقفه در مرواریدی که به عنوان (رده شده) شناخته می شود و قابل قبول نیست.

پژوهش هایی برای انتقال کشت و پرورش مروارید از آبگیر ها به دریای آزاد صورت گرفته و باور بر این است که امواج دریا باعث سریع تر شدن ترشح و رشد مروارید توسط نرم تنان صدفی شده و شکل و فرم مروارید های حاصله نیز مرغوب تر خواهد بود. در این صورت به علت کاسته شدن از تراکم تعداد صدف های مروارید در آبگیرها شرایط زیست نرم تنان صدفی باقی مانده در این آبگیر ها بهبود خواهد یافت.

نرم تنان صدفی حدود 3 الی 4 سال در آب باقی مانده و در این مدت، لایه مرواریدی دور مهره کروی به ضخامت 0/8 الی 1/2 میلیمتر می رسد. اگر نرم تنان صدفی بیش از این مدت در آب نگهداری شوند احتمال از بین رفتن آنها و یا تغییر شکل مروارید بسیار زیاد می شود. ترشح ماده (مادر مروارید) در بدن صدف پس از سال هفتم متوقف می شود. مروارید های تولید شده اگر لایه مرواریدی نازکی داشته باشند کیفیت نامرغوبی خواهند داشت.

فراوانی مروارید با اندازه قطر آن نسبت معکوس دارد، هرچه قطر مروارید بزرگتر شود به همان نسبت کمتر یافت خواهد شد. مروارید های دریاهای جنوبی و سواحل تاهیتی، استرالیا و فیلیپین به طور متوسط ما بین 9 تا 14 میلیمتر، و آنهایی که در سواحل ژاپن یافت می شوند ما بین 2/5 تا 9/5 میلیمتر قطر دارند. مروارید های استثنایی هم وجود دارند که قطر آنها تا حدود 18 میلیمتر می باشد.

بهترین فصل برداشت محصول مروارید در ژاپن، ماه های بدون باران زمستان می باشد. چون در این فصل ترشح ماده (مادر مروارید) در بدن صدف متوقف می شود. مروارید را از درون نرم تن صدفی جدا کرده و شسته و سپس خشک می کنند، در مراحل بعدی بر حسب رنگ، اندازه و مرغوبیت دانه های مروارید به دست آمده تقسیم بندی می شوند. معمولا 10 درصد محصول مروارید مرغوب، 70 درصد متوسط، و حدود 20 درصد غیرقابل استفاده است.

اولین مزارع کشت مروارید ژاپن در هونشوی جنوبی تاسیس شد. امروزه مزارعی از این قبیل در شیکوکو و کیوشو نیز وجود دارند. از سال 1956 میلادی مروارید های مرغوبی در آب های ساحلی شمال و غرب استرالیا تولید می شوند که از انواع این مروارید ها می توان از مروارید (تاول گونه) یا مابه نام برد که دارای دانه هایی با قطر 15 الی 25 میلیمتر بوده و از صدف سیاه مروارید مابه به دست می آید. اخیرا تعدادی مزارع کشت مروارید نیز در کشور های آسیای شرقی احداث شده است.

از سال هی 1950 میلادی مزرعه کشت مروارید آب شیرین در دریاچه بیوا در ژاپن به وجود آمده و در این مزرعه تکه های نسوج پوسته صدف به بزرگی 4 در 4 میلیمتر و بدون هسته سخت داخلی در درون صدف مرواریدی آب شیرین مرسوم به هیریوپسیس شلگلی (Hyriopsis Schlegeli) جای داده می شوند. این صدف های مروارید نسبتا درشت جثه هستند (11 در 20 سانتیمتر) و در هر کفه آنها ده تکه از نسوج را می توان جای داد.

در برخی موارد یک مهره کروی همراه با نسوج در درون این صدف های مروارید جا داده می شود. برای هر تکه نسوج وارد شده در این صدف مروارید در درون صدف یک جنین محتوی مروارید تولید می شود. پس از گذشت یک الی دو سال مروارید ها به بزرگی 6 تا 8 میلیمتر می رسند ولی اغلب کروی شکل نیستند. این مروارید ها را از صدف مروارید بیرون آورده و با نسوج جدیدی می پوشانند و در درون صدف مروارید دیگری قرار می دهند. این عمل برای بهبود بخشیدن به شکل و فرم مروارید ها انجام می گیرد. اصولا شکل ظاهری مروارید ها را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:

1_ کروی: این دسته جزء بهترین مروارید ها هستند و  تغییر قطر آنها کمتر از 2% است.

2_ شبه کروی: نوسانات قطر در این مروارید ها بین 2_5% می باشد.

3_ شبه باروک : شکل نشان دهنده یک محور چرخشی بلند تر از سایر محورها می باشد و مروارید می توانند به شکل اشک، گلابی، بیضی و دگمه ای باشند.

4_ باروک

مروارید Lao Tzn: (به نام مروارید الله نیز معروف است)

این مروارید که بزرگترین مروارید شناخته شده جهان است از یک صدف عظیم به دست آمده و قطری حدود 24 سانتیمتر دارد. وزن این مروارید 6/4 کیلوگرم است.

در مورد این مروارید اختلاف نظری مابین بیولوژیست ها و جواهر شناسان وجود دارد، بیولوژیست ها آن را (مروارید) می دانند در حالی که جواهرشناسان آن را (مروارید غیر نکری) (non-nacreous) می شناسند، زیرا فاقد ویژگی ایریدسنس مخصوص مروارید هاست که قاعدتا می باید در مروارید هایی که در درون (صدف نرم تن) رشد می کنند دیده شوند (به کتاب مروارید ، جلد چهارم از مجموعه جهان جواهرات صفحه 123 رجوع شود) درون این صدف ماده (نکر) یا (مادر مروارید) وجود ندارد و صدف بیشتر حالت چینی (Porcellaneous) دارد. به دلیل جثه بسیار بزرگ، نرم تن بلافاصله شروع به تولید (مرواریدی) بسیار حجیم می نماید ولی قادر به تولید ماده ایریدسنس  و یا ماده مرواریدی نمی باشد. این مروارید در اختیار Victor M.Barbish بود. نام تجاری (مروارید الله) در تاریخ 18 ژانویه 2006 توسط Gina D.Barbish و Victor M.Barbish به ثبت رسیده است.

داستان یافت این مروارید بدین گونه است که در تاریخ 17 می 1934 درسواحل برومز پوینت در استان پالاوان در فیلیپین غواصی فیلیپینی مسلمان طی یک عملیات غواصی این مروارید را یافت اما چند روز بعد جنازه غواص همراه با صدف نرم تن بزرگ به دست بزرگ دهکده ماهیگیری به نام پانگلیماپیسی (Pisi) افتاد که او بعد ها آن را به یک مهندس معدن آمریکایی به نام ویلبرن کاب (Cobb) نشان داد و مدعی شد که نرم تن عظیم غواص مذکور را در میان کفه های قدرتمند خود گرفتار نموده بوده. به دلیل اینکه (مروارید) مذکور شکل سر انسانی با عمامه را تداعی می نمود ماهیگیران آن را (مروارید الله) نامیدند. رئیس دهکده به هیچ عنوان حاضر به فروش این مروارید نبود زیرا جان انسانی در روند به دست آوردن آن از بین رفته بود. مهندس آمریکایی (Cobb) دو سال بعد که بار دیر به دهکده ماهیگیری رفت توانست فرزند رئیس قبیله را که به بیماری مالاریا مبتلا شده بود از مرگ نجات دهد. (مروارید) بزرگ از طرف پیسی به او هدیه داده شد. در سال 1939 کاب به نیویورک مرجعت نموده و این مروارید توسط Dr.Roy W.Miner مسئول موزه تاریخ طبیعی به عنوان Tridanca Pearl شناسایی گردید و در مجله (تاریخ طبیعی) (Natural History Magazine) گزارشی درباره آن به چاپ رسید.

در سال های 1970 شخصی به نام ویکتورباربیش (Victor Barbish) (به اتفاق دو شریک خود) مبلغ 5 میلیون دلار و سال بعد 10 میلیون دلار برای خرید آن پیشنهاد نمود ولی آقای کاب هر دو بار اظهار داشته بود که این مروارید (بی قیمت) است و با فروش آن مخالفت نمود. پس از مرگ آقای کاب در سال 1979  آقای باربیش این مروارید را خریداری نمود. در سال 1983 شخصی به نام لی (Lee) با شریک آقای باربیش تماس گرفت و پس از رویت مروارید قاطعانه اعلام کرد که این یک مروارید افسانه ای استو تمایل خود را به خرید آن اعلام نمود که مورد قبول قرار نگرفت. در 17 ژانویه 2007 این مروارید به مبلغ 61/850/000 دلار قیمت گذاری شد. طبق روایات چینی ها مروارید لائوتسو (Lao Tzn) معانی عمیق روحانی داشته و منشاء آن (بی نهایت) است. به گفته تاجر کهنسال هنگ کنگی آقای لی که برای دیدن این مروارید به آمریکا آمده بود اظهار داشت که این مروارید همان مروارید گم شده در طوفان دریائی به نام (مروارید لائوتسو) است.  او به آقای کاب گفته بود که جد او لائوتسو (Lao Tzn) که در سال های آخر عمرش گوشه گیر بوده طلسمی یه وی داده بود که روی صورت بودا، کنفوسیوس و خود او (سه رفیق تاریخی) بر روی قطعه ای جید حک شده بود و ماموریت وی پیدا کردن راهی برای صلح و آرامش بوده است. او از نوه اش خواسته بود که طلسم را در میان کفه های یک صدف نرم تن عظیم الجثه ای قرار دهد و چهار سال منتظر بماند و اگر او (نوه) این ماموریت را به درستی انجام دهد به ثروت و رفاهی عظیم خواهد رسید که چنین نیز شد. لائوتسو به نوه خود آموخته بود که چگونه مانع از دفع طلسم توسط نرم تن شود. بدین گونه مروارید حاوی طلسم مقدس لائوتسو بود به وجود آمد و از نسلی به نسل دیگر در این خانواده منتقل گشت و روز به روز نیز در بدن نرم تن Tridanca رشد نمود. به دلیل جنگ و جدال های مکرر برای تصاحب این مروارید خانواه لی آن را از طریق دریا به پالاوان در فیلیپین فرستادند و درون کفه های یک صدف نرم تن بزرگ مخفی نموده و آن را در کنار ساحل درون توری نگهداری نمودند، ولی در زمان پادشاهی سلسه مینگ (Ming) یک طوفان دریایی موجب پاره شدن توری شد و مروارید و نرم تن ناپدید گردیدند.

بنا به گفته Jeremy Shepherd از موسسه Pearl Guide. Com Forum، ارزیابی انجام شده و مقاله Cobb و نیز دو ارزیابی دیگر در سال های 1982 و 2007 نمی توانند مقرون به واقعیت باشند.

او می گوید حتی امروزه نیز غیر ممکن است که بتوان مرواریدی را در چنین نرم تنی پرورش داد چه برسه به 2400 سال قبل. پرورش مروارید های (تاولی) (Blister) در صدف نرم تنان در قرن سیزدهم میلادی آغاز شد و تا قرن بیستم هنوز نمی توانستند مروارید های (کامل) را پرورش دهند، و این مروارید جز مروارید های کامل (Whole Pearl) است و موضوع پرورش آن در آن زمان داستانی تخیلی است. گرچه این یک مروارید صدفی و بزرگترین در جهان می باشد ولی توسط لوئوتسو پرورش نیافته و اصولا مروارید چینی نیست و سن آن نیز به هیچ وجه 2000 سال نمی باشد.

این واقعیت بر قیمت آن تاثیر مستقیم می گذارد و ارزش آن را بسیار پایین تر از مروارید صدفی دیگری که در سال 1934 یافت شد قرار می دهد.

عمر صدف های مروارید آب شیرین 13 سال بوده ولی پس از یکبار استفاده و تولید مروارید، فقط برای سه سال دیگر ماده (مادر مروارید) (آراگونیت) تولید می کنند. از اکثر صدف های مرواریدی آب شیرین می توان سه بار برای تولید مروارید استفاده نمود.

مروارید های تولید شده در دریاچه بیواکو (Biwaco) درشت هستند و قطر آنها به 12 میلیمتر می رسد ولی این مروارید ها شکل کروی کامل نداشته و رنگ های اولیه آنها سفید _صورتی، نارنجی، طلائی، زرد، قهوه ای و آبی است که بعد از مدتی جلای خود را از دست داده و بی رنگ می شوند.

در اینجا نیز روش پرورش، مانند پرورش صدف های مروارید در آبهای شور دریاهاست. در دریاچه بیواکو نیز صدف های مروارید آب شیرین را در قفس هایی که بوسیله طناب به نی های شناور متصل می باشند گذاشته در عمق 1 الی 2 متری آب قرار می دهند. درصد مروارید های به دست آمده قابل استفاده بالاتر از صدف های مرواریدی دریایی بوده و در حدود 60 درصد می باشد. علت بالا بودن درصد مروارید های مطلوب احتمالا کم خطر تر بودن آبهای دریاچه بیواکو برای صدف های مروارید، از آبگیر های دریایی می باشد.

بها و موارد استعمال مروارید ها

عیسی مسیح در انجیل متی (باب 13 آیه 45 تا 46) ملکوت آسمان را به دانه مروارید گرانبهایی تشبیه نموده و می فرماید (باز ملکوت آسمان تاجری را ماند که جویای مروارید های خوب باشد و چون یک مروارید گرانبها یافت، رفت و تمام مایملک خود را فروخته آن را خرید)

چنانکه ملاحضه می شود از ایام قدیم دانه های مروارید از نگین های ارزنده جواهر به شمار آمده و از 6000 سال پیش به عنوان زینت مورد استفاده قرار می گرفته است. 2500 سال قبل از میلاد مسیح، تجارت مروارید در کشور چین رونق به سزایی داشت.

اصولا دانه های مروارید بدین جهت طالبین بسیاری دارد که احتیاجی به هیچ گونه پرداخت و تراش بعدی نداشته و در فرم طبیعی خود جلا و درخششی زیبا دارد.

70% مروارید های به دست آمده به عنوان مهره های گردنبند مورد استفاده قرار می گیرند. گردنبند های مروارید معمولا حدود 40 سانتیمتر طول دارند و انواعی که دارای دو ردیف می باشند 80 سانتیمتر طول داشته و به سوتیرز (Sautoirs) موسوم می باشند. گردنبند های مروارید به ترتیب اندازه دانه های مروارید ردیف شده و به نحوی متقارن مروارید های درشت در وسط و به ترتیب در طرفین آن مروارید های کوچکتر قرار می گیرند. انتخاب و ترتیب دانه های مروارید با دقت چشم و توسط اشخاصی با تجربه و یا جدیدا با استفاده از قالب های شیار دار صورت می گیرد.

برای سوراخ کردن دانه های مروارید نقطه ای بر روی مروارید انتخاب می شود که معمولا دارای نقص بوده و یا از کیفیت پایین تری برخوردار است. بر طبق توافق بین المللی قطر سوراخ دانه های مروارید گردنبند 0/3 میلیمتر است. عمق سوراخ هایی که برای تعبیه سنجاق در دانه های مروارید ایجاد می شود به 2/3 یا 3/4 قطر مروارید می رسد. دانه های مروارید آبی رنگ هرگز سوراخ نمی شوند زیرا ورود هوا از نقطه سوراخ شده رنگ این مروارید ها را تغییر می دهد.

پوسته خارجی مروارید های لکه لکه یا آسیب دیده را می توان از روی مروارید جدا کرد. قسمت هایی که به سختی آسیب دیده اند را نیز می توان برید. باقی مانده دانه های مروارید به عنوان دانه های نیمه یا سه چهارم در بازار عرضه می شود که برای ساختن گوشواره و سنجاق سینه مورد استفاده قرار می گیرند. مروارید هایی که بر اثر استعمال و نگهداری غلط درخشش مرواریدی آنها زائل شده است معمولا به وسیله افراد متخصص مجددا احیا می شوند.

کیفیت مروارید ها هم به طور رسمی به چهار دسته تقسیم شده:

کیفیت A: مرواریدی که کمتر از 10% نقائص سطحی داشته باشند ولی به هر حال جلای خوبی نشان دهد.

کیفیت B: مرواریدی که در کمتر از 33% از سطح آن نقص مشاهده شود ولی جلای متوسطی نشان دهد.

کیفیت C: مرواریدی که در کمتر از دو سوم سطح آن نقصان مشاهده شود ولی جلای متوسطی نشان دهد.

کیفیت D: مرواریدی که در بیش از دو سوم سطح آن نقص مشاهده شود و فاقد جلا باشد.

بهای دانه های مروارید بستگی به فرم، رنگ، اندازه و درخشش آنها داشته و اصولا مروارید های کروی شکل گرانبها تر از انواع دیگر می باشند. مروارید های نیمه کروی و یا مروارید هایی که یک طرف آنها مسطح است به مروارید های دکمه ای (Button Pearls) موسوم می باشند. مروارید هایی که فرم نا منظم دارند، مروارید باروک (Baroque Pearl) خوانده می شوند. مرواریدی که مدتها در گردنبند مورد استفاده قرار گرفته است به تدریج فرسوده شده و شکل کروی خود را از دست می دهد و شکلی بشکه مانند (Barrel Shape) به خود می گیرد.

خانم های اروپایی و آمریکایی که پوست روشن تری دارند و یا به اصطلاح بلوند می باشند مروارید صورتی را بیشتر ترجیح می دهند و خانم هایی که موهای قدری تیره تر و یا سیاه دارند از مروارید های به رنگ کرم استفاده می کنند. رنگ های تیره و مات در مروارید معمولا به طور مصنوعی بی رنگ شده و یا رنگ می شوند.

واحد سنجش وزن مروارید گرین (Grain) است، یک گرین مساوی با پنج صدم گرم یا یک چهارم قیراط است. ولی امروزه وزن مروارید ها اکثرا با واحد قیراط سنجیده می شود. واحد سنجش وزن مروارید در ژاپن موم (Momme) بوده و یک موم مساوی است با 3/75 گرم و یا 18/75 قیراط. این واحد وزن ژاپنی در بازار های جهانی چندان مورد استفاده نیست. برای تعیین قیمت مروارید وزن آن را به توان دو رسانده (وزن ضربدر وزن) و سپس رقم حاصله در قیمت پایه آن نوع بخصوص مروارید، ضرب می شود. قیمت پایه متغییر بوده و نسبت مستقیم با مرغوبیت مروارید دارد و می تواند از 1 تا 40 دلار نوسان داشته باشد. در گردنبند ها و دستبند های مروارید که تعداد زیادی مروارید یک فرم و همانند به کار رفته است قیمت پایه بسیار بالاست.

واژه مروارید معمولا به مروارید های طبیعی اطلاق می شود و مروارید هایی که با روش مصنوعی و یا به کمک بشر تولید می شوند مروارید های پرورشی (Cultured Pearls) نامیده می شوند.

تشخیص انواع مروارید از یکدیگر (Recognizing Pearls)

تشخیص مروارید های طبیعی از مروارید های پرورشی به علت شباهت ظاهری بسیار مشکل می باشد و از وزن مخصوص آنها برای این منظور استفاده می شود. وزن مخصوص مروارید های طبیعی معمولا کمتر از 2/73 بوده در حالی که وزن مخصوص اکثر مروارید های پرورشی بیشتر از رقم فوق الذکر است. مروارید های پرورشی تحت پرتو ماوراء بنفش پدیده لومینسانس نشان می دهند که معمولا به رنگ زرد است و در پرتو اشعه ایکس درخششی سبز رنگ دارند.

روش قابل اطمینان برای تشخیص مروارید های طبیعی از مروارید های پرورشی مطالعه ساختار داخلی آنهاست. مروارید های طبیعی ساختاری لایه مانند و متحدالمرکز دارند در حالی که ساختار داخلی مروارید های پرورشی متغییر بوده و بستگی به نوع مهره کروی که به عنوان هسته اولیه در درون صدف مروارید جای داده شده است، دارد. در گذشته کارشناسان از وسیله مخصوصی برای تشخیص ساختار داخلی مروارید های سوراخ شده استفاده می کردند ولی امروزه برای تشخیص مروارید های طبیعی از پرورشی، اعم از سوراخ شده یا سوراخ نشده از پرتو افکنی توسط اشعه ایکس استفاده می شود. همانند سایر انواع نگین های جواهر گرانبها انواع متعددی از مروارید های بدلی نیز در بازار یافت می شوند. از انواع بدلی می توان مروارید (تاول گونه) استرالیایی را نام برد.

این مروارید دارای لایه نازکی از آراگونیت ترشح شده و یا ماده (مادر مروارید) می باشد ولی مروارید پرورشی محسوب نمی شود. برای تولید این نوع مروارید مهره کروی از جنس خاک رس یا رزین در درون صدف قرار گرفته و به روال طبیعی این مهره به وسیله لایه نازکی از ماده مرواریدی احاطه می شود. مروارید حاصله را از داخل صدف بیرون آورده، مهره ای نیمه کروی از جنس ماده مرواریدی (آراگونیت) را داخل صدف قرار می دهیم. مرحله اول تولید این مروارید در استرالیا و مراحل پایانی آن در ژاپن انجام می گیرد.

از انواع دیگر مروارید های بدلی می توان مروارید بدلی فلس ماهی را نام برد. این مروارید بدلی از شیشه روکش شده به وسیله ماده فلسی که ماده مشرق زمین (Essence d Orient) موسوم است تشکیل شده و از فلس های برخی از انواع ماهی به دست می آید. برای تولید بعضی دیگر از مروارید های بدلی، از قسمتی از حلزون دریایی، صدف مروارید آب شیرین و دندان حیوانات خونگرم دریایی مانند گاو دریایی (Sea Cow) استفاده می شود. در مروارید های انتیلز (Antilles Pearls) از حلزون دریایی، در مروارید های تاکارا (Takara Pearls) از صدف های آب شیرین و در مروارید های دوگنگ (Dugong Pearls) از دندان های حیوانات خونگرم دریایی استفاده می شود. انواع مختلف مروارید های بدلی پلاستیکی نیز در بازار یافت می شوند.

نوعی از مروارید بدلی به اپرکولوم (Operculum) یا (چشم گربه ای چینی) مشهور می باشد. ولی در حقیقت، این مروارید بدلی پوسته محدبی نوعی حلزون می باشد که در اطراف جزایر استرالیا یافت می شود ولب در اروپا شناخته شده نبوده و مصارف زینتی محلی دارد.

ماده مرواریدی یا (ماده مادر) (Mother-of-Pearl):

لایه داخلی صدف مرواریدی که دارای ماده نکر (Nacre) می باشد به ماده مرواریدی یا (ماده مادر) (Mother-of-Pearl) موسوم است. این لایه صدفی که دارای پدیده ایریدسنس است و به رنگ هاب رنگین کمان می درخشد برای ساختن زینت آلات،جواهرات بدلی، دسته چاقو و طپانچه مورد استفاده قرار می گیرد.




  • وضعیت
  • جدیدترین
  • پربازدیدترین
  • پرفروشترین
  • ارزانترین
  • گرانترین
ثبت سفارش
تعداد
عنوان